معمولاً چه قبیل مشكلاتی را مردم نزد زوج درمان‌ها می‌برند؟ - مشكلات هر زوجی متفاوت است. ولی بیشترین مشكلات و شكایات رایج عبارت اند از:
 
الف) كاهش رابطه یا ارتباط كلامی
‌ب) بحث و جدل‌های همیشگی
ج) برآورده نشدن نیازهای عاطفی و احساسی
د) نگرانی‌های مالی
هـ) تضاد و اختلاف نظر بر سر بچه‌ها این مشكلات در هر ارتباط زناشویی، مهم هستند.
اغلب زوج‌ها به دنبال كمك می‌گردند برای این كه آنها اگر بخواهند خود مشكلات خود را حل كنند نتیجه ای جز ناكامی‌و ناامیدی نخواهد داشت. بعضی از زوج‌ها خواهان كمك در زمینه بحران‌های زناشویی هستند مانند فقدان ظاهری محبت در خانواده یا رابطه نامشروع یكی از زوج‌ها با فرد دیگری، یا اتفاقات غم انگیزی مانند بیماری و یا مرگ یكی از اعضای خانواده.
درمانگرها چه كاری انجام می‌دهند؟ درمانگرها نفر سومی‌هستند كه به مشكلات زوج‌ها گوش می‌دهند تا این كه آنها افكار و احساسات خود را بیان كنند و همچنین به آنها كمك شود تا زمینه مشكلات و مسائل خود را روشن و معین كنند.
درمانگرهای شروع می‌كنند با:
1)
مشكلات و این كه زن و شوهر آنها را چگونه می‌بینند؟
 2)
تاریخچه ای از ارتباطات خود
 3)
و تاریخچه زندگی فردی هر كدام از طرفین (زوج‌ها) این كار، درمانگر را قادر می‌كند تا تفاهم بیشتری را برقرار سازد و ارزیابی‌های خود از موقعیت را به بحث بگذارد و بالاخره، راهكارها و نوع درمان را مشخص كرده و پیشنهاد دهد. درمانگر ممكن است مانند یك آرام بخش عمل كند به گونه ای كه كوشش كند تا كج فهمی‌ها و سوءتفاهم‌ها در روابط بین زن و شوهر مشخص شود كه نتیجه این امر، نگاه جدیدی است كه آنها به رفتار و احساسات خود پیدا می‌كنند تا بتوانند مشكلات خود را راحت تر حل كنند. نگرانی‌های رایج در مورد زوج درمانی من فكر می‌كنم مشكلات شخصی ام موجب تنش در زندگیمان می‌شود، آیا من به تنهایی باید از یك درمانگر كمك بگیرم یا هر دو با هم؟ مشكلات شخصی مانند اعتماد به نفس پایین، بیماری، استرس كاری و غیره... بر روی شریك زندگی و روابط بین آنها تأثیر می‌گذارد. پس معمولاً بهتر است هر دو زوج در جستجوی كمك برآیند تا این كه هر زوج قادر شود، مشكلات زوج دیگر را درك كند و درمانگر نیز مشكلات را از هر دو دیدگاه بشنود و بررسی كند و سپس وی می‌تواند درمان فردی یا زوج درمانی را پیشنهاد دهد. اگر من به كمك احتیاج داشته باشم، به این معنی است كه من دیوانه یا روانی ام؟ جستجوی كمك برای مشكلات شخصی یا مشكلات زناشویی به معنی بیماری‌های روانی نیست. آن به معنی بالغ شدن و یا آماده شدن برای اداره كردن مسائل و مشكلات است، كه اگر بدون حل باقی بماند ممكن است به استرس‌های قوی تر و یا از هم پاشیدن زندگی منجر شود.
اگر همسر من رفتن پیش درمانگر را رد كرد، من چه باید بكنم؟ زوج‌ها معمولاً باید همدیگر را به مشاركت تشویق كنند حتی اگر در گذشته مخالف بوده و رد كرده اند. موافقت و تفاهم بر سر رفتن نزد درمانگر می‌بایست به گونه ای از طرف همسر احساس شود كه یعنی «تو درست می‌گویی و من تقصیر دارم» به ویژه اگر پیشنهاد طوری باشد كه او را عصبانی می‌كند. استرس و نگرانی شما در مورد زندگی و روابطتتان، همسرتان را به فكر وا می‌دارد. اگر یكی از دو زوج احساس كند كه مسئله جدی است درصدد گرفتن كمك برمی‌آید.
آیا این كه ما نیاز به زوج درمانی داریم، به این معنی است كه زندگی ما از هم پاشیده است و روابط ما قطع شده است؟ خیر، در جستجوی كمك برآمدن نشانه شكست نیست. بهتر است قبل از این كه مشكلات بزرگتر شوند، تقاضای كمك كنیم. كه نتیجه آن بستگی به یك سری عوامل دارد. 2 عامل مهم در این زمینه:
1 -
چقدر و تا چه اندازه زوج‌ها حاضرند بر روی مشكلاتشان كار كنند؟ 2 - روابط درست برای آنها تا چه اندازه ای مهم است؟
آیا زوج درمانی همیشه موفق است؟
اگر تغییرات ایجاد شده نتواند نیازهای هر دو طرف را برآورده سازد، زوج درمانی ممكن است وسیله ای باشد برای پایان بخشیدن به این روابط به گونه ای كه برای آنها و فرزندانشان مخرب نباشد. آیا درمانگر ارزش‌ها و عقاید مرا درك خواهد كرد؟ درمانگرها برای احترام گذاشتن به ارزش‌های دیگران، آموزش دیده اند؛ نه هرگز عقایدشان را به دیگری تحمیل می‌كنند و نه در كارشان قضاوت می‌كنند. به هر حال مشكلات و مسائل زوج‌ها آنقدر پیچیده است كه در بعضی موارد درمانگر نتواند مفهوم آنها را درك كند. در این صورت است كه لازم می‌شود بر روی مسایل و ارزش‌ها بین زوج‌ها و درمانگر كار شود. شما ممكن است پیشنهاد و یا اظهار نظر یك درمانگر را به عنوان یك قضاوت در نظر بگیرید در حالی كه ممكن است اصلاً چنین منظوری نداشته باشد. پس در این گونه شرایط شما باید موضوع را مستقیماً با خود درمانگر مطرح كنید. آیا من باید همه چیز را در مورد خودم، بازگو كنم؟ در غیر این صورت آیا درمان فایده ای خواهد داشت؟ بسیار مهم است كه شما در مورد احساسات و مسائل و مشكلات خود صادق باشید و این كه چگونه مسائل را بازگو كنید كه در مورد آن بشود بحث كرد، بسیار مهم است. احتیاط، استتار و راحت بودن، كمك خواهد كرد به این كه افراد مشكلات خود را مطرح كنند. درمانگر سوءتفاهم‌ها و كج فهمی‌هایی كه ممكن است به وجود آید را تصحیح می‌كند و به زوج‌ها برای تداوم صحبت كردن با یكدیگر كمك می‌كند. بعضی از احساسات عمیقاً شخصی هستند و افراد برای بحث كردن در مورد آنها، راحت نیستند. مطرح كردن مطالب محرمانه همیشه ضروری نیست. بعضی از مسائل هستند كه تأثیر خاصی بر روی روابط ندارند ولی بعضی مطالب دیگر هستند كه راه بحث كردن را سد می‌كنند. شما می‌بایست، ارزیابی كردن مسائل مهم در روابطتان را به دقت تمرین كنید. اگر دلیلی برای بیان نكردن احساسات خود داشتید در مورد آن با درمانگر خود صحبت كنید.
آیا اطلاعاتی را كه من بازگو می‌كنم می‌تواند علیه من در دادگاه استفاده شود؟ زوج درمان‌ها ممكن است به ندرت و به طور خیلی استثنایی توسط دادگاه‌ها برای شهادت دادن و تحت شرایط معینی احضار شوند، ولی اطلاعات و مسائلی كه در زوج درمانی مطرح می‌شود به طور كلی محرمانه هستند، به جز در یك سری موارد خاص. اما اگر شما سؤال یا نگرانی در این زمینه دارید حتماً با درمانگر یا وكیل خود در مورد آن صحبت كنید.
درمانگر چگونه خواهد فهمید كه روابط ما به پایان رسیده است و یا ما به بن بست رسیده ایم؟ این بخشی از وظیفه درمانگر است كه یك موقعیت را تشخیص دهد ولی او نمی‌تواند تصمیمی‌در این زمینه بگیرد. زیرا این مسئله مربوط به هر دو زوج است كه بخواهند ادامه زندگی بدهند و یا خیر؟ با این حال رسیدن به بن بست یا انسداد به این معنی نیست كه درمان دیگر نمی‌تواند ادامه پیدا كند و یا دیگر امیدی به آینده نیست. چه بسا كه بعضی از این انسدادها می‌تواند مورد حلاجی قرار گرفته و منتج به منافع قابل ملاحظه ای گردد. آیا ممكن است درمانگر مرا مقصر و گناهكار بشمرد؟ هیچ شخصی به تنهایی مسئول تمام مشكلات زناشویی نیست. شما ممكن است احساس گناه كنید و یا در طی دوران درمان انگشت نما شوید و یا برعكس و حتی بفهمید كه همسرتان مثل شما فكر می‌كرده، شگفت زده شوید، تمام این تجارت بخشی از مراحل درمان می‌باشد و باید در مورد آن بحث كنید.
ما می‌توانیم درمانگر‌های مختلفی را تجربه كنیم تا شخص مورد نظر را پیدا كنیم؟ این مهم است كه به درمانگر یك فرصت كافی داده شود تا بتواند كمك كند. این جریان ممكن است دردناك باشد و خیلی مهم است كه بین مسئله مورد نظر و درمانگر تمیز داده شود. اگر یك زوج درمانگر خود راضی نباشند، می‌بایست خیلی باز در مورد این مسئله صحبت كنند. زیرا راحت نبودن با درمانگر ممكن است منجر به یك تجربه درمانی بد شود. در ضمن در مورد مشكلات قبلی خود حتماً در اولین وهله با درمانگر جدید خود صحبت كنید.
معمولاً زوج درمانی چقدر طول می‌كشد؟ مدت زمان این نوع درمان‌ها بستگی به درمانگر و شدت مشكل مورد نظر دارد . زوج درمانی ممكن است به یك یا 2 جلسه تمام شود و یا این كه ماه‌ها و سال‌ها طول بكشد
 

از زوج درمانی چه می دانید؟
 
یکی از مراجعات شایع به متخصصان بهداشت روانی مشکلات مربوط به ازدواج و روابط عاطفی است و اغلب خانواده‌ درمانگران عمدتا با زوج‌ها کار میکنند و اصطلاح زوج درمانی به تدریج جایگزین اصطلاح قدیمی‌تر ازدواج درمانی میشود.
 
 
 
زوج درمانی ممکن است بوسیله روانپزشکان ، روانشناسان ، مددکاران اجتماعی بالینی ، پرستاران روانپزشکی ، مشاوران روحانی و خانواده ‌درمانگرانی که دوره‌های مخصوص این کار را دیده‌اند و تحت نظارت برای انجام آن تعلیم یافته‌‌اند انجام شود.
 
فرض درمانگری که در این حوزه کار میکند این است که ناراحتی و ناشادمانی که یک زوج با آن روبه‌رو هستند، چیزی بیش از مشکلات و علائم شخصی آنهاست.
 
زوجی که به درمانگر مراجعه کرده‌اند ممکن است در مورد فاصله‌گیری عاطفی، نزاع بر سر قدرت، اشکال در ارتباط برقرار کردن، حسادت،‌ خیانت و عدم ارضای جنس ی و خشونت شکایت داشته باشند.
 
درمانگر به زوج کمک می‌کند که زندگی‌ مشترک‌شان را مورد بررسی قرار دهند و تصمیم بگیرند که چه تغییراتی لازم است ؛ آنها سعی می‌کنند سوء‌تفاهم‌های دوجانبه، انتظارات غیرمعقول و تصورات بیان‌نشده‌ای که باعث تداوم تعارض میان آن دو میشود را برطرف‌ کنند.
 
 
 
 
 
سیستم‌ها و الگوهای خانوادگی
 
نظریه سیستم‌های خانواده زمانی نظریه غالب در این حوزه بود و هنوز هم به عنوان یک راهنمای کلی برای زوج‌درمانگرها تاثیرگذار است ؛ این نظریه بر الگوهای ارتباط، کنش و واکنش که محیط خانواده را ایجاد و تقویت میکنند، تاکید دارند.
 
در یک زوج ناشاد، این سیستم در برابر تغییرات مقاومت میکند، زیرا به یک تعادل ناسازگارانه رسیده است، درست به همان صورتی که علائم شخصی ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند، زیرا باعث می‌شوند تعادل عاطفی فرد حفظ شود.
 
زوج ممکن است به طور ناآگاهانه قواعدی برای خودشان گذاشته باشند که درست عمل نمیکند و درمانگر به زوج کمک می‌کند که از وجود این قواعد و الگوها آشنا شوند تا بتوانند آنها را تغییر دهند.
 
هنگامی که دو نفر به خوبی چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی، ارتباط برقرار نمی‌کنند، هر یک از آنها ممکن است فکر کند که طرف مقابلش اصول معینی را پذیرفته است، در حالی که این طور نیست ؛ برای مثال شوهر فکر می‌کند زنش پذیرفته است که او تا هر زمانی که فکر می‌کند ضروری است، می‌تواند سر کار بماند، اما زن فکر می‌کند که شوهرش بدون اظهار این مسئله، پذیرفته است که در هنگام شام در خانه باشد.
 
این وعده‌های اظهارنشده سوء‌تفاهم‌انگیز که ناشی از مشکل ارتباطی طرفین است، ممکن است امور جنس ی، وضعیت مالی خانواده یا تعداد فرزندان را در برگیرد.
 
درمانگرانی که بر اساس نظریه سیستم‌های خانواده عمل می‌کنند، اغلب از مفهومی به نام پیوند دوجانبه استفاده می‌کنند، موقعیتی که هنگامی ایجاد می‌شود که طرفین یک زوج پیام‌های متناقض به هم می‌فرستند ؛ پیامی که آن را بیان می‌کند و پیام متناقضی که از طریق ارتباط خاموش عاطفی اظهار می‌کنند.
 
زوج اگر بخواهند تا رابطه خود را حفظ کنند،‌ نباید این تناقض را بپذیرند یا به مقاصد پنهانی آن پاسخ دهند ؛ درمان بر اساس نظریه سیستم‌های خانواده برای آشکار کردن و حل کردن مشکلاتی از این نوع طراحی شده‌ است.
 
 
 
 
 
زوج ‌درمانی رفتاری
 
رفتاردرمانی زوج‌ها سه نوع کمک را برای آنها فراهم می‌کند: تبادل رفتاری، تعلیم دادن ارتباط و آموزش مشکل‌‌گشایی.
 
در تبادل رفتاری، به هر یک از زوجین کمک می‌‌شود تا یک تغییر مطلوب در رفتار طرف مقابل را تعیین کند و طرفین موافقت می‌کنند با یکدیگر همکاری دوجانبه داشته باشند و درمانگر آنها را تشویق می‌کند تا آخر به این تعهد خود وفادار بمانند و نسبت به هم احترام نشان دهند.
 
تعلیم ارتباط به زوج نشان می‌دهد تا چگونه به حساسیت به یکدیگر گوش دهند و نیازهای‌شان را بدون اتهام زدن به یکدیگر بیان کنند.
 
در آموزش مشکل‌گشایی، زوج یاد می‌گیرند چگونه موضوعاتی را که تعارض ایجاد می‌کنند، شناسایی کنند، راه‌حل‌های اختصاصی را پیدا کنند، به مذاکره بپردازند و مصالحه کنند.
 
بسیاری از رفتار درمانگرها همچنین تلاش دارند طریقه واکنش نشان دادن زوجین به رفتار نامطلوب را پاسخ دهند ؛ آنها ممکن است از شیوه بازسازی شناختی استفاده کنند که در آن شیوه تفسیر هر یک از طرفین از رفتارهای طرف مقابل تغییر داده می‌شود و زوجین می‌آموزند که از کلماتی مانند همیشه و هرگز استفاده نکنند و پیش از متهم کردن دیگری شواهد را بررسی کنند و عواقب زندگی بر اساس فرضیاتی پوشیده که به درستی آنها اطمینانی نیست را مورد ملاحظه مجدد قرار دهند.
 
 
 
 
 
زوج‌ درمانی با تمرکز عاطفی
 
زوج درمانی عاطفی نوع دیگری از درمان است که از روان‌ درمانی و نیز از نظریه سیستم‌های خانواده الهام م‌گیرد و بیش از رفتار بر عواطف متمرکز می‌شود.
 
درمانگر به زوج کمک می‌کند که تا به عنوان پیش‌شرط درمان، عواطفی را که تعارض آنها را برمی‌انگیزد،‌شناسایی کنند تا بتوانند الگوهای رفتاری دردسرآفرین را متوقف کنند ؛ آنها آسیب‌پذیری‌های‌شان بیان می‌کنند و احساسات پذیرفته‌نشده‌شان را بروز می‌دهند، ‌بعد موقعیت آنها در پرتو این احساسات مورد بررسی مجدد قرار می‌گیرد تا راه‌حل‌های جدیدی به دست آید.
 
اغلب حل مشکل زوج به قطع کردن یا رهایی از الگوهای یا چرخه‌های پاسخ انعطاف‌ناپذیر منوط میشود ؛ برای مثال یک طرف خشمگین، منتقد و شکایتگر با یک الگوی مداوما تکرار شونده، با طرف مقابلی که حالت تدافعی و انزواجو دارد، مواجه میشود و درمانگر به طرف عصبانی کمک می‌کند تا ناتوانی‌اش در مورد ارتباط برقرار کردن به صورت غیرتهاجمی به گوش دادن به نگرانی‌های طرف مقابل و پاسخ دادن به آنها با حمایت-را درک کند.
 
 
 
زوج‌ درمانی روان ‌پویشی
 
درمانگرهای روان‌پویشی معتقدند شیوه‌ای که زوج‌های بزرگسال با یکدیگر رفتار میکنند، به شدن تحت تاثیر الگوهایی است که در دوران کودکی آنها تثبیت شده است ؛ یعنی درس‌هایی که اغلب به صورت ناخودآگاه در خانواده‌ای که در آن بزرگ شده‌اند به آنها آموخته شده است.
 
درمانگر بر امیال ناخودآگاه و واکنش های دفاعی که آنها نیز عمدتا ناخودآگاه هستند، تاکید دارد ؛ زیرا واکنش‌های دفاعی مانع ابراز کامل این امیال می‌شوند یا آنها را به سوی دیگر منحرف می‌کنند.
 
زوج‌درمانگران روان‌پویشی توجه خاصی بر همانندسازی فرافکنانه یعنی یک واکنش دفاعی که شامل نسبت دادن امیال و تکانه‌های خود شما به طرف مقابل‌تان و رفتار کردن به نحوی به پاسخ‌هایی را برانگیزد که شما متقاعد کند این نسبت‌دادن درست است دارند.
 
شوهری که نمیتواند وابستگی و ضعف خود را تحمل کند و با انعطاف‌نا‌‌پذیری و سلطه‌جویی به عنوان بیانی از قدرت سعی می‌کند به جبران مفرط این خصوصیت خود بپردازد ؛ این رفتار شوهر ممکن است به رفتار وابسته و انفعالی در همسرش بینجامد که او می‌تواند هم همزاد ‌پنداری کند و در عین حال از آن احساس تلخ کامی کند.
 
به عقیده روان‌درمان‌گران روان‌پویشی، چنین الگوهای مکملی اغلب از روابط دوران کودکی با والدین سرچشمه میگیرد.