نامه های عبرت انگیز:

 در اینجا برای نمونه چند نامه از کسانیکه بعلت غفلت و بی توجهی فریب خورده اند را بدون هیچ دخل و تصرفی (فقط حذف فامیل) می آورم تا برای نوجوانان و جوانان درس عبرتی باشد به امید روزیکه جوانان ما بادید ونگرشی عمیق بدین مسائل توجه کرده و همواره جامعه ای کاملا پاک وسالم داشته باشیم:

نامه اول

خانم مشاورمان سرکلاس چقدر ما را نصیحت می کرد و ازبدیهای ارتباط با جنس مخالف وعواقب آن می گفت اما متاسفانه من به حرفهای او توجه نکردم وتحت تاثیرنامه های عاشقانه و فریب دهنده پسری بنام فرهاد قرار گرفتم و دیوانه وار عاشقش شدم طوری که شب وروز فکر مرا به خودش مشغول ساخته بود .

طوری که درسم را بخاطر ازدواج با او کنار گذاشتم در یک روز که پدر و مادرم به مسافرت رفته بودند و من به بهانه امتحان از رفتن با آنها خودداری نمودم  فرهاد از من خواست به منزل آنها بروم زیرا کسی در منزل آنها نبود و من همین کار را کردم آنچه نمی بایست واقع شود،اتفاق افتاد.

وکارمان به دعوا و مشاجره کشید او مرا به شدت کتک زد واز خانه اشان بیرون انداخت وبا قلبی شکسته وچشمانی گریان به خانه آمدم و به این فکر می کردم چگونه شهوت نفس مرا با پای خود به منزل فرهاد کشاند و گوهر عفتم را ازدست دادم .

و حالا چگونه این مسئله را با والدینم مطرح کنم و از طرفی به آینده سیاه و تاریک خود فکر می کردم .

بعد ازچند روز از برگشت والدینم ناچارا با مادرم این مسئله را مطرح نمودم و بلاخره کارمان به دادگاه وشکایت کشید.

خانواده فرهاد که زرنگتر از این حرفها بود برای اینکه فرهاد روزی  با من ازدواج نکند وکیل گرفت و مرا محکوم نمودند

علت محکومی من این بود که اولا من به خانه آنها رفته بودم وثانیا فرهاد در دادگاه به قاضی دادگستری گفته بود من هیچگونه رابطه ای با این دختر نداشته ام .

چگونه می توانستم جرم او را ثابت کنم؟

اکنون بعد از 45 روز که در زندان بوده ام با قید سند موقتا آزاد شده ام،تا در آینده دادگاه برایم حکم صادر نماید.

نازنین.ع

نامه دوم  

بنام خالق زیبایی ها

سلام آقای روانشناس.

من دختری هستم 17 ساله که متاسفانه بعلت بد اخلاقی ها و رفتار تند پدر و مادرم به دام دشمنان دوست نما گرفتار گردیدم و دوست دارم شما که با والدین هم صحبت می شوید نظرات و درد دلهای ما نوجوانان و جوانان را به گوش آنها برسانید.

پدری که حتی یکبار مرا در آغوش نگرفته! و مادری که یکبار پای صحبتها و درد دلهایم ننشسته و گوش فرا نداده!

آری اگر خانواده ام درکم می نمود و بهم اهمیت می دادند چنین دامنم به ننگ آلوده نمی شد! من آرزو داشتم مامانم یکبار فقط یکبار مرا عزیزم ،جانم ،و... که مابقی مادران صدا می کنند صدا می کردد! ولی افسوس که پدرم همه اش دعوایم می کرد و مادرم با کوچکترین برخورد و اشتباهم بی توجهی و قهر باهام مینمود.

در چنین موقعیت نا جوری که من داشتم دوستانم مرا با محبت بطرف خود کشاندند و تا چشم باز کردم متوجه شدم که همه آنها یک که چه عرض کنم چندین دوست پسر دارند و من که کسی را نداشتم امل خطابم می کردند ، بخاطری که من نیز از قافله دوستانم عقب نمانم و دیگر امل خطابم نکنند من نیز به کمک یکی  از همان دختران با پسری اشنا شدم که ای کاش نمی شدم

شما بگویید وقتی من کمبود محبت داشته باشم و خانواده ام توجه و محبت نکنند و از طرفی جوان پسری همه اش جونم و عمرم و عزیزم بگویید و قربون صدقه ام برود و برای تولدم کادو بگیرد چه باید کنم ؟!

چگونه می توانستم جواب محبت های او را بدهم ؟!

رابطه من و دوست پسرم چنان قوی شد که پا را از دوستیمان فرا گذاشت ، تا اینکه روزی دوست پسرم گفت که من عاشق و شیفته تو شده ام و با وعده و وعیدهای تو خالی که به من داد(ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و ...) مرا اغفال نمود و تا به خود امدم دامنم آلوده یافتم.

خواهشا به والدین بگویید که ما فرزندان را مورد لطف خود قرار دهند و با مهربانی به آغوشمان بگیرند وگرنه گرگهای کرسنه سخت در کمینند....!

با سپاس محبوبه /

نامه سوم

ضمن عرض سلام وآرزوی موفقیت به شما که ما جوانان را ارشاد و راهنمایی می نمایید.

زماانی که در کلاس دوم راهنمایی بودم با خانواده ام به مسافرت رفته بودیم ما فرزندان همراه والدین در یک اتاق خوابیدیم.

از آنجایی که والدینم فکر می کردند در خواب هستیم شروع به آمیزش نمودند و من که درشکل ظاهر خواب بودم شاهد و ناظر آنها بودم و همین مسئله باعث کنجکاوی زیاد من و تحریک جنسیم گردید که نتیجه اش ان شد که کم کم به عمل استمناء روی آوردم و حالا خیلی دلم می خواهد از این بیماری وحشتناک رهایی یابم اما نمی دانم چگونه ! خواهشا مرا در ترک این عادت زشت و گناه یاری دهید.مرسی

یک دانش آموز

نامه چهارم  

دختری هستم که تحصیلات راهنمایی را به پایان رساندم از پاکی و تقوا فاصله گرفتم و با پیروی از هوای نفس و وسوسه های شیطانی در منجلاب فساد و اعتیاد سقوط نمودم.

انحراف من از چشم چرانی شروع شد،که سرانجام آن بسی تلخ و دردناک است با نوشتن این نامه می خواهم صدایم به گوش دختران ساده لوح برسد،قصه ویران شده ی زندگی ام را بخوانند و درس عبرت بگیرند.

از نگاه به نامحرم لذت می بردم وهمانند برخی از دختران ناآگاه چشمم در جستجوی چشمی بود که با محبت نگاهم کند در مجالس مهمانی و عروسی ها از چشم چرانی و خود نمایی دریغ نمی کردم .

سرانجام در یک مهمانی جوانی( حمید) نظرم را جلب کرد.من دایم به او نگاه می کردم،او هم مرتب چشم به من دوخته بود.

با خودآرایی و خودنمایی سعی می کردم نظرش را بیشتر به خود جلب کنم.

تا اینکه آشنایی ما با خوشحالی ورضایت دو جانبه شروع شد ،با همین دوستی آینده ام تباه شد.

چند روزی از دوستی ما نگذشته بود که حمید با نامه های عاشقانه و فریبنده به گونه ای باور نکردنی اعتماد و اطمینان مرا جلب کرده بود وقتی با هم بودیم از همه چیز وهمه جا سخن می گفتیم و من بی خبر از همه جا دور نمای یک زندگی عالی را در کنار او در ذهنم مجسم می کردم .

بعد از ظهر یک روز گرم با هم قدم می زدیم از بی خوابی هایم که بر اثر هیجانات خیال بود برای او حرف زدم و او با مهربانی بسیار گوش می داد وقتی سخنم تمام شد چند قرصی از جیبش بیرون آورد وبا لحن بی تفاوتی گفت من هم گاهی دچار بی خوابی می شوم اما این قرصها نجاتم می دهد وسپس قرصها را در دستم گذاشت.

شب هنگام دوباره بی خوابی بسرم زد یکی از قرصها را خوردم و این آغاز اعتیاد من شد .بعد از آن دوستی من وحمید که فرشته خیالم بود همچنان ادامه داشت،شبی در خیابان قدم می زدیم او سیگاری آتش زد و به من داد با کشیدنش خود را بر فراز ابرهای آسمان احساس کردم خلاصه وقتی به خود آمدم دامن عفتم را آلوده یافتم.

من دروازه های سعادت را بروی خود بستم و گرفتار دام شیطان شدم.حالا دیگر یک هروئینی کثیف و آلوده دامن هستم،که برای اندکی هروئین ننگ خودفروشی را به تن تباه شده ام زده ام....

هرگز برای من اشک نریزید.اما اگر دختر جوانی هستید نگذارید که مانند من قربانی شوید و هرگز تجربه تلخ مرا تکرار نکنید.

چشم خویش را پاک نگه دارید ،ازمعاشرتهای ناسالم بپرهیزید،از جاده عفاف و پرهیزکاری دور نشوید،تا به چنگال گرگهای انسان نما گرفتار نشوید. 

مریم.ح    

نامه پنجم

آقای روانشناس

سلام

من دختری 16ساله هستم که بعلت بی توجهی خود و خانواده ام در رعایت پوشش اسلامی و حدود شرعی ارتباطات مرتکب گناهانی شدم  ومتاسفانه از کسی ضربه خوردم که تصورش نخست برای خود ودربعد خانواده ام غیر قابل باور بود.

آری 2سال پیش جوانی بنام ناصر از خواهرم خواستگاری نمود.او جوانی زیبا ، کاری و فوق العاده اجتماعی بود .دارای زبان چربی بود که بدون هیچ معطلی پس از یکسری مراسمات ،خانواده ام حاضر شدند که خواهرم را به عقد او در آورند.وبلاخره ناصر شد داماد خانواده ما .

رفت وآمد و شب نشینی های زیاد اوو احساس نزدیکی سبب شد که همگی او را عضو خانواده ،که نه،بلکه فرزند خانه بدانیم و والدینم او را فرزندم خطاب می کردند.از آنجایی که من نوجوانی بیش نبودم وناآگاه خیلی زیاد با ناصر خودمونی شدم .

بطوریکه بدون هیچ شرم حیایی با لباسهای آستین کوتاه وسربرهنه جلویش می نشستم بدون اینکه خانواده ام مراتذکر بدهند یا منع نمایند.و دست دادن برای سلام برایم خیلی عادی بود گوئیا که اصلا این عمل حرام نیست.

ما با هم خیلی شوخی می کردیم نخست کلامی و نوشتاری(پیامک)وسپس شوخیهای بدنی .او با چرب زبانی مخصوص خودش  مرا بدجوری وابسته خودش نموده بود بطوری عاشق هم شده بودیم که اگریک روز یکدیگر را نمی دیدیم به هر بهانه ای یا او منزل ما می آمد یا من منزل خواهرم .

با گرم شدن رابطه من و ناصر،کم کم رابطه او و خواهرم به سردی گرایید.و زندگی گرم و لذتبخش آنها شده بود محل دعوا و زدوخوردو دادو بی داد.حالا خواهرم با او قهرنموده و به منزل پدرم آمده .ومن مخفیانه با ناصر مراوده دارم.  

ناصر به من گفته هرچه باشد می کنم و هرچه بخواهی انجام می دهم تا به تو برسم،با اینکه مطمئنم او نمی تواند مرا خوشبخت نمایید و از طرفی بخاطر خواهرم دچار عذاب وجدانم که زندگیش داره متلاشی می شود .

خواهشا مرا راهنمایی نمایید که چه کنم؟ واقعا درمانده ام .ضمنا سرنوشت مرا برای دیگران بیان کنید تا آنها مرتکب چنین اشتباهی نشوند.

 سمیرا.ش

نامه ششم

با درود و خسته نباشید من پسری هستم که بیش از ۳ سال به بیماری استمناء دچارم با اینکه جوانی مذهبی و مقیدم و می دانم که خودارضایی و بازی با خود گناهی بزرگ می باشد ولی متاسفانه نمی توانم آنرا ترک گویم بارهاو بارها تصمیم بر ترک آن گرفته ام ولی  باز شکست خورده ام خواهش میکنم راهنماییم کنید.

با سپاس فراوان

  در اینجا پس از نامه های عبرت انگیز روشهای ترک خودارضایی را آوردم که در نامه ها زیاد بدان اشاره می کنند :

روشهای ترک خودارضایی
  

سعى كنید همیشه پیش از خواب مثانه خود را تخلیه كنید و شب‏هاى به خصوص غذایى سبك میل كنید.1

  هرگز شكم خود را بیش از حد معمول پر نكنید بلكه تا چند لقمه دیگر كه جاى دارید دست بكشید.2

3 - از پوشیدن لباس‏هاى تنگ و چسبان (به خصوص لباس زیر این‏چنینى) اجتناب ورزید.

- 4  هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهید و از تصور و تخیل امور جنسى و شهوانى سخت پرهیز كنید.

-5  از خواندن، شنیدن، نگاه كردن به امور و تصاویر شهوت‏آفرین دورى كنید.

 -6 از خوردن مواد غذایى محرك مانند: خرما، پیاز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاى چرب اجتناب و یا به حداقل اكتفا نمایید.

- 7  از نگاه كردن و دست‏ورزى به اندام جنسى خود پرهیز كنید.

-8   هرگز به رو نخوابید.

9  - هیچ‏گاه تنها در یك مكان نباشید تا فرصت و زمینه گناه از بین برود.

10 -  براى تخلیه انرژى زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش كنید.

11 - هیچ‏گاه بیكار نباشید و همیشه براى مشغول ساختن خود به فعالیتى مطلوب و مثبت برنامه داشته باشید.
 - 12 روزه مستحبى بگیرید و اگر قادر نیستید، روزه تربیتى بگیرید یعنى به كمترین مقدار غذا و كم‏حجم‏ترین نوع غذاها اكتفا كنید و وعده غذایى خود را كم كنید.

 -13 هرگز به نامحرم نگاه نكنید، حتى اگر به ارتباط كلامى با آنها مجبور باشید.

 - 14 با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشید، هرگز با روى باز و نرمى با آنها برخورد نكنید.

-15  هرگاه افكار جنسى به ذهن شما وارد شد خود را تنبیه كنید. مثلاً با بستن یك كش به مچ دست خود و كشیدن و رها كردن آن به خود هشدار دهید.

- 16  به بدى گناه و عواقب آن بیاندیشید و تا زمانى كه به گناه آلوده نشده‏اید بیشتر در فكر زیان‏هاى خطرات، آبروریزى و عقاب آن باشید.

- 17  هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشید.

- 18  به محض لغزش فوراً توبه كنیدو سعى كنید كه دیگر تكرار نشود.

 -19 قرآن زیاد بخوانید و در معانى آیات آن تفكر كنید.

 -20 در مجالس مذهبى، دعا و توسل و موعظه زیاد شركت كنید.

-21  از كتبى كه جنبه موعظه و بیدارگرى قلبى دارد بهره بگیرید و مقید باشید در روز چند ساعت به مطالعه این‏گونه كتب بپردازید. براى مثال مجموعه كتاب‏هاى شهید دستغیب توصیه مى‏شود به خصوص كتاب گناهان كبیره، قلب قرآن، ایمان، قلب سلیم و معاد و. 22- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و عیادت از نزدیكان و. پر كنید.- 23 به معاد و قیامت فكر كنید.

-24  ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زیاد برزبان جارى سازید.

25 - عبادت‏هاى خود مانند نماز و روزه و. را صحیح و دقیق و در اول وقت انجام دهید و در انجام هر چه كامل‏تر و بهتر نماز خود بكوشید و در این مورد از كتاب آداب‏الصلوة امام خمینى بهره بگیرید.

26 - از محیطهاى آلوده، سخت دورى كنید و بیشتر وقت خود را در كتابخانه بگذرانید و بى‏علت در خیابان‏هاى آلوده نباشید.

مجدداً تكرار میكنیم كه سعى در پایبندى به دستورالعملها است كه مفید خواهد بود، لذا تلاش كنید كه كاملاً دقیق و صحیح به آنها عمل كنید. اما باید خاطرنشان سازیم كه عوارض استمناء خیلى زیاد است مثلاً عدم تمركز حواس، پرخاشگرى، عصبانیت زود و سریع، تار شدن چشمان، كاهش دقت، لرزش دست‏ها و. جملگى از عواقب زشت این عمل است كه در صورت استمرار حتى افكار و روحیات شما را نیز تهدید مى‏كند ولى با پاك ساختن رفتار خود از آن عمل زشت این عوارض منفى نیز از بین رفته و فردى پاك و وارسته خواهید شد و از زندگى خود لذت مى‏برید، بنابراین به منظور فرار از پیامدهاى منفى این عمل زشت لازم است هر چه سریع‏تر و كامل‏تر به دستورالعمل‏هاى فوق‏الذكر عمل كنید و دیگر هرگز به سراغ آن عمل نروید.